همه ی مسیر های دنیا
به مقصد ما ختم میشوند.
چشمانت راه دلم را بستند،
به بیراهه زد.
جهانی به سُخره گرفته میشود؛
وقتی که به من لبخند میزنی.
شب به اندازه ی پاییز نگاه تو باقیست
بهارش کن
روز میخواهم.
شاید در میان برگه های شلوغ خاطرات گم شوی
امّا از یاد نمیروی.
گفتم دو هفته پیش رفتم تی رون عینقدر کیف کردم و اومدم؟ :))
من نمیفهمم چرا آدما زیر پتو احساس امنیت میکنن؟؟
حالا بر فرضم یه قاتل اومده تو اتاق خواب بعد حتمن میگه:"اومدم بکشمت.. اُه لعنتی پتو داره نمیشه !! ".
و فقط نفسی که میرود و میاید
و یه آسمون بیپایان و ستارگان بیشماری که ناگهان ناپدید میشوند و محو در نور خورشید چشمانت وقتی که میخندی.
روزت مبارک مادرم.
هیچ کس دیگر تو نمیشود
حتا خودت .
به من شلیک کن
حتا اگر به هدف هم نخورد برایت خواهم مرد.