عوضی زاده شدیم
عـــمــــادکـــ | چهارشنبه, ۸ بهمن ۱۳۹۳، ۰۹:۱۹ ب.ظ |
۰ نظر
ما همیشه عوضى فهم شدیم
از همان لحظه ی نخست تولد
که با گریه تقاضای برگشت کردیم؛
به ما اکسیژن داده شد.
ما همیشه عوضى فهم شدیم
از همان لحظه ی نخست تولد
که با گریه تقاضای برگشت کردیم؛
به ما اکسیژن داده شد.
دلتنگی کودکی ست نامشروع
از مادر عشق
و عقل...
برف ها هم از جنس من اند
که پس از لمس دست هایت ،
گُر می گیرند
آب می شوند.
بی درنگ
پیرمرد شیرین عقل،
با شور سلام می کرد و
به شیرینی لبخند میزد،
به همه
به آن جوانی که با ترش رویی جواب میداد و
به تلخی بر پیرمرد میخندید.