بعضی وقتا احساس میکنی هوای یه جور دیگست وقی نفست رو میدی تو احساس زندگی میکنی همه چی برات جدیده و هیجان انگیزه همه ی عابرا برات ابخند میزنند و انگار پیاده رو ها برای تو اند باد برای تو میوزد و کنجشکها تو را صدا میکنند و ابرها روی تو سایه میاندازند و زندگی از آن توست.
این حال روزای من یه حال خوب انگاری زندگی و راه همش روشن شده و من هم راضیم از همه چی!
صبحا که از خواب بیدار میشم ایده هایی که نگذاشتن بخوابم رو مرور میکنم ذهنم وحشی شده و درباره ی همه چی ایدذه های نو میده تا آخر نتونستم جلوی خودم رو بگیرم و یکی از چند صدتا ایدهام رو شروع به عملی کردن کردم با کمک دوستام.
دیگه یه آدم مگه چی میخواد؟
- ۹۱/۰۸/۰۲
نازنینی که به رویش می گلگون نوشیم!
آری! با داشتن یار نازنینی چون تو، دیگر هیچ نمی باید! (می گلگون هم نمی خواهیم!)